جنون و تماشا؛ جانیان از آنچه در فیلم میبینید به شما نزدیکترند
- علاوه بر نکات دیگر نام گروه افشاگر هم خود موجب تأمل است زیرا اگر «عدالت علی» را اسمی جدی برای گروهی معترض به حساب بیاوریم، باید اذعان کنیم که این جماعت با این سطح از دسترسی به اطلاعات و با این تمایلات مذهبی، به احتمال زیاد وابسته به بخشی از حاکمیت هستند. اگر هم فرض را بر طعنهآمیز بودن نام گروه بگذاریم، تا کنون هیچ نشانهای از کنایه به مقدسات شیعهگری در افشاگریهای آنها دیده نشده است.
- البته نباید در میزان تأثیر چنین افشاگرهایی هم اغراق کرد و ماجرا را از ابعاد واقعیاش بزرگتر جلوه داد. این رسوایی درواقع نه چنان مؤثر است که موجب خیزشی معنیدار در جامعهی شکسته و به خشونت خوکردهی ایران شود و نه چنان هولناک که افکار عمومی جامعه جهانی را سخت بلرزاند و از این طریق فشار بر دولتهای سودجوی جهان اول را برای حمایت از قربانیان این جنایات حکومتی، افزایش دهد.
پنج شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ برابر با ۰۲ سپتامبر ۲۰۲۱
یوسف مصدقی- این روزها، رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری، پر شدهاند از ذکر مصیبت، نقل خاطرات و تحلیلهای سیاسی- اجتماعی در باب ویدئوهای منتشره از بعضی دوربینهای مداربسته بندهای عمومی زندان اوین. گروه افشاگر این ویدئوها- «عدالت علی»- هم انگار هنوز ذوالفقار افشاگری را غلاف نکرده و هر روز، تصاویر و اسناد جدیدی را به شبکههای اجتماعی و رسانههای مختلف درز میدهد تا نام و نشانش همچنان در سرخط اخبار روز باقی بماند.

یکی از نکاتی که در بسیاری از تحلیلها و خاطرهگوییهای این چند روز، فراوان به آن اشاره شده اینست که زندان اوین به لحاظ امکانات و نحوه اداره، قابل تحملترین و منظمترین زندان ایران است و از این لحاظ معیار خوبی برای ارزیابی عمق فاجعه در نهادهای کیفری کشور نیست. آدمیزاد اگر در ایران، حتا یک بار از بد حادثه، گذارش به اتاقهای بازجویی نیروی انتظامی، اداره آگاهی یا زندانهای خارج از مرکز- یا بدتر از آنها، بازداشتگاههای مخفی وابسته به نهادهای قضایی یا امنیتی حکومت تبهکار جمهوری اسلامی- بیفتد، ابعادی از خشونت و فساد را درک خواهد کرد که تصاویر افشا شده از زندان اوین، در مقام مقایسه با آنها، حکم شوخی پیدا میکنند.
در بعضی تحلیلها به این نکته هم اشاره شده که واکنشهای مسئولین قوه قضائیه و سازمان زندانهای کشور به انتشار این تصاویر به گونهای بوده که موضوع خشونت و شکنجه سازمانیافته در زندانهای جمهوری اسلامی را با تقلیل موضوع به تخلف چند درجهدار بخش حفاظت و چند سرباز وظیفهی نادان، از بنیاد لوث کنند و در نهایت منکر وجود جنایات سازمانی در زندانها و بازداشتگاههای کشور شوند.
مضاف بر اینها، نام گروه افشاگر هم خود موجب تأمل است زیرا اگر «عدالت علی» را اسمی جدی برای گروهی معترض به حساب بیاوریم، باید اذعان کنیم که این جماعت با این سطح از دسترسی به اطلاعات و با این تمایلات مذهبی، به احتمال زیاد وابسته به بخشی از حاکمیت هستند. اگر هم فرض را بر طعنهآمیز بودن نام گروه بگذاریم، تا کنون هیچ نشانهای از کنایه به مقدسات شیعهگری در افشاگریهای آنها دیده نشده است.
برخی به درستی بر این باور هستند که فارغ از انگیزه افشاگران و وابستگی احتمالی آنها به بخشی از ساختار قدرت در «شرکت سهامی جمهوری اسلامی»، این نور تاباندن گزینشی به تاریکخانه تبهکاران حاکم بر ایران، بیفایده نیست و موجب رسواتر شدن این فرقه تبهکار پیش چشم اهل عالَم خواهد شد.
البته نباید در میزان تأثیر چنین افشاگرهایی هم اغراق کرد و ماجرا را از ابعاد واقعیاش بزرگتر جلوه داد. این رسوایی درواقع نه چنان مؤثر است که موجب خیزشی معنیدار در جامعهی شکسته و به خشونت خوکردهی ایران شود و نه چنان هولناک که افکار عمومی جامعه جهانی را سخت بلرزاند و از این طریق فشار بر دولتهای سودجوی جهان اول را برای حمایت از قربانیان این جنایات حکومتی، افزایش دهد.
حکومت جمهوری اسلامی به گواه اسناد و شواهد بسیار، در تاریخ چهل و چند سالهاش آنقدر جنایات ریز و درشت سازمانیافته مرتکب شده است که در همه ابعاد زیستی جامعه ایران به قول عوام: تپه گلکاری نشدهای باقی نگذاشته است! واقعا قرار است چه ماجرایی این وقیحترین رسوایان عالَم را از آنچه هستند رسواتر کند؟! جانیان گرداننده حکومت جمهوری اسلامی و رجّالههای ابواب جمعی آنها، از همان روز نخست با حیا و آبرو بیگانه بودهاند و پروای نام و ننگ نداشتهاند. حکایت بیگانگی این جماعت با مقولهی «رسوایی»، باز به قول ادبیات کوچه: حکایت نترسیدن پیرزن از تاکسی خالی است!
از یاد نبریم که ماجراهای جنایات هولناک این تبهکاران آدمخوار، مثنوی هفتادهزار من کاغذی است که از هر بیتاش سیل خون روان است. از سلاخی و تعزیر «طاغوتیها» و«ضدانقلابیون» داخل فلان زندان تا سوزاندن، تجاوز و قتل نوجوانان عضو بهمان «گروهک» داخل فلان بازداشتگاه، از تجویز شیاف پتاسیم برای فلان ادیب دگراندیش تا زنده به گور کردن زندانیان نیمهجان بهمان گروه سیاسی در گورهای جمعی، از شلیک به شکم زن باردار عضو فلان اقلیت دینی تا اسیدپاشی به چهره دختران «بدحجاب» در خیابانهای بهمان شهر کشور، از اعدام و قطع عضو انواع محکومین در ملاء عام تا به گلوله بستن مخالفین حکومت در برونمرز، از کشتار مردم جان به لب رسیدهی معترض در خیابان تا شلیک پیاپی موشک به هواپیمای پر از مسافران بیگناه و صدها نوع جنایات متنوع و خوفناک دیگر، تاریخ آلوده به خون و زرداب حکومت ولایت فقیه را برای ما روایت میکنند.
واقعیت این است که برای بیش از چهار دهه، تبهکاران حاکم بر ایران، میهن ما را به زندانی عظیم و دهشتناک بدل کردهاند و اخلاق و آداب اهل محبَس را نیز به مرور زمان به بسیاری از باشندگان ایرانزمین آموختهاند. هرچند اشاره به این حقیقت تلخ، برخی خوانندگان این سطور را خوش نخواهد آمد ولی واقعیت این است که، تصاویر افشا شده از دوربینهای بندهای عمومی زندان اوین، گزینش و نمایش نمادین روابط میان زندانیان و زندانبانان در زندانی به وسعت ایران است.
روابط قدرتی که در دوران جمهوری اسلامی، اخلاق عمومی حاکم بر جامعه را شکل دادهاند، از جنس همان تصاویری هستند که دوربینهای کذایی اوین ثبت و ضبط کرده و میکنند. بسیاری از رفتارهای ناهنجاری که در کلیپهای منتشره میبینیم ـ اعم از زد و خورد میان زندانیان، ضرب و شتم زندانیان از سوی گاردهای درجهدار دونپایه شاغل در زندان و از همه تأسفبارتر خشونتهای سر زده از سربازوظیفههای مأمور به خدمت در زندان، خارج از محیط زندان، در روابط میان مردم عادی و تقابل آنها با کارگزاران نهادهای قدرت، در بسیاری از نقاط حاشیهای شهرهای بزرگ یا مناطق محروم نواحی مختلف کشور، قابل مشاهده هستند.
شوربختانه، عموم مردم ایران در چند دهه اخیر، آنقدر به دیدن و تجربه کردن خشونت، تحقیر، حقکشی و جانارزانی عادت کردهاند که اموری از جنس افشاگریهای گروه «عدالت علی» کمترین جنبشی در جمود مزمن این جامعه پدید نخواهد آورد.
سخن آخر اینکه، آنچه آن دوربینها نشان نمیدهند، زندانبان اصلی و دوستاقبان اعظم است. او حلقه نخستین سلسله مراتب آمران تمامی جنایات و شکنجههایی است که در زندانی بزرگ به نام «ایران اسلامی» انجام میشوند. او با شکل حکمرانیاش، عامل اصلی عادی شدن خشونت در همه ابعاد زندگی ما ایرانیان است.
به وقت رانندگی، گاهی این جمله را روی آینهی بغل اتومبیل میخوانیم: «اجسام از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکتر هستند»، به همین سیاق، به وقت تماشای تصاویر دوربینهای اوین شاید بد نباشد به خود یادآوری کنیم که در وضعیت جنونزدهی میهن ما، جانیان از آنچه در آن تصاویر میبینیم به ما نزدیکتر هستند.
https://kayhan.london/fa/?p=254584